پس از چند روز تصمیم گرفته شد که بم، تقسیم شده و امدادرسانی آن بین استانهای مختلف پخش شود. آنچنان بم مردم و مسئولان را آشفته کرد که هیچکس یادی از پروتکل و طرح جامع امداد و نجات نکرد. خیل عظیم مردم و تجمع بیش از حد نیروی آموزش ندیده، خود سبب ایجاد بحران شده بود. جای سئوال است که چه اتفاقی افتاد که یک حادثه ملی با حضور امدادگران بیش از 18 کشور پوشش داده شد
نبود اطلاعات مالکیتی و جمعیتی یکی دیگر از چالشهای زلزله بم بود. هر سازمانی تلاش میکرد در مسابقه اعزام نیرو و ... برنده شود، اما واقعا چه کسی به درستی عملش فکر کرد؟ بر اساس آخرین سرشماری در بم، 90 هزار نفر زندگی میکردند که اگر در زلزله 30 هزار کشته شده و 15 هزار مجروح شده باشند، ما باید به 45 هزار نفر امدادرسانی میکردیم. اما هلالاحمر در بم 225 هزار نفر را پوشش داد! بر اساس تمامی استانداردهای جهان، هلالاحمر تنها 45 روز باید برای کمکرسانی اقدام کند. اما هیچکس در این چند سال از خود نپرسید که چرا عملیات هلالاحمر در بم، دو سال طول کشید!
بم باید تبلور علم امداد و نجات و زلزله باشد. بم یک حادثه شهری نبود و حالا با توجه به آپارتمانهای کلانشهرها، چند بم بر روی هوا داریم و قطعا برخی از مناطق شهری ما از بم بدتر و شلوغتر خواهد بود. هیچ کداممان تجربه حادثه در شهر را نداریم. بم صحنه آزمون و خطا بود. دست نوشتههای زلزله رودبار، قائن و بم را که کنار یکدیگر گذاشتم، متوجه شدم که تمام اقدامات ما تکرار شده است.
درس هایی که زلزله بم به مدیریت بحران داد / گزارش متفاوت ایسنا در سال گذشته