روانشناسی شناختی به بررسی فرایندهای درونی ذهن از قبیل حل مسئله، حافظه، ادراک، شناخت، زبان و تصمیم گیری میپردازد. موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسئله میپردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی یا شنوایی) را درک میکند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل میکند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته میباشد که با استفاده از روش تحقیق علمی و بررسی موارد قابل مشاهده دنبال می شود و از این طریق فرایندها و پدیدههای ذهنی مانند باور، خواست و انگیزش مورد مطالعه قرار می گیرد.
از زیر مجموعه های روان شناسی شناختی می توان رشته های نوروسایکولوژی، روان شناسی بالینی، روان شناسی تربیتی، روان شناسی قانونی، روان شناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را نام برد.
علوم شناختی، دانشی جدید در زمینه ی ذهن و مغز است. دانشمندان این رشته می کوشند تا در خصوص ادراک، تفکر، حافظه، فهم زبان، یادگیری و سایر فرآیندهای ذهنی و پدیده های موثر در آگاهی و شناخت به درک عمیق تری دست پیدا کنند و مکانیسم ها و فرآیندهایی را که در بروز این پدیده ها دخالت دارند به طور دقیق بررسی نمایند.
علوم شناختی دانشی بین رشته ای است که از تعامل رویکردهای مختلف مطالعه ی ذهن همانند روانشناسی، دانش رایانه، دانش عصب پایه، فلسفه و زبانشناسی شکل می گیرد. روانشناسی به مطالعه رفتار انسان، آگاهی، ادراک، توجه، حافظه، هیجان و فهم زبان می پردازد. مسایلی مانند هوش مصنوعی، استفاده از فرآیندهای رایانه ای برای فهم فرآیندهای شناختی و طراحی در زمینه شباهت های انسان و ماشین در حوزه دانش رایانه قرار می گیرد. علم عصب پایه، ساختار و فرآیندهای عصبی را مد نظر قرار می دهد و هدف علم عصب پایه ی شناختی به طور اختصاصی بررسی ارتباط سیستم عصبی و مواد موجود در آن با فرآیندها و بازنمایی های ذهنی است. فلسفه ذهن به منطق، معنا، بازنمایی و رابطه بین ذهن، مغز، رفتار و آگاهی می پردازد و زبان شناسی نیز ماهیت و ساختار زبان انسان را مورد ارزیابی قرار می دهد.
(به نقل از برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد علوم شناختی با تأکید بر روانشناسی شناختی)